محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

شب یلدا ، پایان 6 ماهگی

سلام مهربونم  ، یلدات مبارک امشب آخرین شب پاییز ، شب یلداست . الان خونه مامان جونیم و تو مثل فرشته ها خوابیدی . جای بابا حسابی خالیه چون کاری واسش پیش اومد نتونست بیاد پیش ما. پسرم دیگه حسابی بزرگ شدی و یه عالمه کارای با مزه و شیرین انجام میدی. فردا وارد ٧ ماهگی می شی و  روز شنبه باید بریم  واسه واکسنت امیدوارم زیاد اذیت نشی قشنگم . اینم یه عکس با هندونه شب یلدا..............   ادامه مطلب رو هم ببینید....... همه لباسای تنت رو خودم واست بافتم... چه هندونه بزرگییییییییییییی!!!!!!!     ...
1 بهمن 1391

واکسن 6 ماهگی

سلام عزیزم امروز صبح ١٠/دی با مامان جون رفتیم مرکز بهداشت واسه واکسن 6 ماهگیت . وقتی که واکسن رو زدن انقدر گریه  کردی، خیلی دلم سوخت ولی چاره ای نیست و باید واکسن ها رو بزنیم. دیگه از وقتی اومدیم خونه خوابیدی.  بیدار که شدی یه فرنی خوشمزه خوردی و دوباره خوابیدی. مامان فدات شه عزیزم امیدوارم زودی درد واکسنت بر طرف شه خدا رو شکر واسه این واکسنت زیاد اذیت نشدی و خیلی زود هم خوب شدی.   عکس ها ادامه مطلب......... آماده شدیم بریم مرکز بهداشت.تعجب کردی؟؟؟؟ الان واکسن زدیم بعد کلی گریه خوابیدی! فدات شم که در هر شرایطی بیدار شی خندانی.... اینجا هم که خیلی با ادب و مرتب نشستی ..... ...
1 بهمن 1391

نفس مامان در آستانه 7 ماهگی

  سلام نفسم این روزا انقدر شیطون شدی که اصلا نمی رسم واست مطلب بذارم همش باید باهات بازی کنم. دیگه تو روزای آخر 6 ماهگی هستی و داری 7 ماهه می شی ، الان کاملا بدون کمک می تونی بشینی و دو سه روزه که خوب سینه خیز می کنی واسه رسیدن به چیزی که مورد نظرت هست انقدر تلاش می کنی تا بالاخره بهش می رسی. خیلی کارات شیرین و دوست داشتنیه.   عکس ها ادامه مطلب........... اینم یه نمونه از کارات! آخجون حالا که مامان رفت از فرصت استفاده کنم این لواشک ها رو بخورم.... ای وااااااااااااای قایم کنم مامان نبینههههههههه !! همممممممممشو بخورم دیده نشههههه!!!! مگه چی شده مامان جووووووووووووون؟؟؟ خب ببخشییییییییییی...
1 بهمن 1391